اخلاق اصل کمیابی مرز باریک بین بازاریابی هوشمندانه و فریب مشتری فرض کنید به دنبال یک گوشی هوشمند جدید هستید. وارد دنیایی از تبلیغات رنگارنگ میشوید که هر کدام ویژگیهای منحصر به فردی را فریاد میزنند. اما چطور میشود از میان این هیاهو، انتخابی درست و منطقی داشت؟ اصلا معیار درست چیست؟ شاید کمی عجیب به نظر برسد، اما کمیابی یک محصول هم میتواند به عنوان یک عامل تبلیغاتی به کار گرفته شود! بله، درست خواندید. اینجاست که مرز باریکی بین بازاریابی هوشمندانه و فریب مشتری شکل میگیرد.
در این مقاله، قصد داریم تا نگاهی به این پدیده بیاندازیم و ببینیم چطور میتوان در دنیای تبلیغات که آکنده از شعارهای اغواکننده است، تصمیمی آگاهانه گرفت. وقتی کمیابی، خودش یک تبلیغ پر زرق و برق میشود! تا به حال شده به کالایی برخورد کنید که در نگاه اول، ویژگیهای خارقالعادهای نداشته باشد، اما به دلیل کمیاب بودنش، حسابی وسوسهتان کند؟ اینجاست که اصل کمیابی (Scarcity Principle) وارد بازی میشود. این اصل روانشناختی میگوید انسانها تمایل بیشتری به داشتن چیزهایی دارند که به دست آوردنشان سختتر است. درست مثل کلکسیونی که هر چه خاصتر و کمیابتر باشد، برای صاحبش ارزش بیشتری پیدا میکند. حالا دنیای بازاریابی چطور از این اصل استفاده میکند؟ برندها با محدود کردن عرضه ی یک محصول خاص، یا ایجاد حس رقابت برای به دست آوردن آن، تقاضا را بالا میبرند. مثلا تصور کنید شرکت تولید کننده ی کفشهای ورزشی، اعلام میکند که قرار است تنها ۱۰۰جفت از یک مدل خاص تولید شود. این محدودیت میتواند باعث شود افراد زیادی برای به دست آوردن این کفشها ترغیب شوند، حتی اگر دلیل منطقی برای برتری آن نسبت به سایر مدلها وجود نداشته باشد. از هوشمندی تا فریب: یک قدم فاصله! تا اینجا متوجه شدیم که کمیابی میتواند یک ابزار تبلیغاتی قدرتمند باشد. اما حواسمان باشد که این اصل، لبه تیغی است که میتواند به بازاریابی هوشمندانه یا فریب مشتری تبدیل شود. چطور این اتفاق میافتد؟ برخی از برندها برای بالا بردن تقاضا، به جای اینکه واقعا محصول را کمیاب کنند، شرایطی را به وجود میآورند که احساس کمیابی را القا کنند. مثلا تایمرهای شمارش معکوس روی سایت قرار میدهند که نشان میدهد مهلت خرید یک محصول با تخفیف ویژه رو به پایان است. یا اینکه در تبلیغاتشان مدام تکرار میکنند که «تعداد محدود است» در حالی که هیچ عدد مشخصی اعلام نمیشود. این ترفندها باعث میشوند احساس کنیم اگر دست به کار نشویم، فرصتی طلایی را از دست خواهیم داد. حالا سوال این است که آیا همیشه این حس فوریت منطقی است؟ اصلا این محصولات واقعا کمیاب هستند یا فقط دارند با احساسات ما بازی میکنند؟ در بخش بعدی به همین سوالها پاسخ خواهیم داد. تصمیمگیری هوشمندانه در دنیای کمیابی کاذب! خب حالا که با ترفندهای برخی برندها برای القای حس کمیابی آشنا شدیم، چطور میتوانیم در مواجهه با آنها، تصمیمی آگاهانه بگیریم؟ در اینجا چند نکته ی کلیدی وجود دارد: عجله نکنید: فراموش نکنیم که هدف اصلی بازاریابی، فروش محصول است. پس طبیعی است که از ترفندهایی برای ترغیب ما به خرید سریع استفاده شود. اما هرگز نباید تسلیم فشار زمان شویم. قبل از خرید آنلاین، کمی صبر کنید و تحقیقات خود را انجام دهید. به سایتهای دیگر سر بزنید و قیمتها را مقایسه کنید. به دنبال اطلاعات باشید: آن تبلیغاتی که مدام فریاد میزنند «تعداد محدود است» معمولا اطلاعات کافی در مورد محصول به ما نمیدهند. حواسمان باشد که گول این شعارهای اغواکننده را نخوریم. به جای تمرکز روی کمیابی، به دنبال مشخصات فنی محصول، نقد و بررسیهای کارشناسی و البته قیمت منطقی آن باشیم. اعتماد، اصل اساسی: در نهایت، مهمترین اصل، اعتماد به برند موردنظر است. برندهای معتبر معمولا از شیوههای فریبآمیز برای فروش محصولاتشان استفاده نمیکنند. پس اگر با تبلیغاتی روبرو شدیم که بیش از حد روی کمیابی محصول مانور میدادند، بهتر است به سراغ برندهای شناختهشدهتر برویم که با مشتریانشان با صداقت رفتار میکنند. جمعبندی: کمیابی، فرصتی برای خرید هوشمندانه! در دنیای پرهیاهوی تبلیغات، کمیابی میتواند ابزاری هوشمندانه برای معرفی یک محصول جدید و جذاب باشد. اما باید مراقب باشیم که این اصل به ابزاری برای فریب ما تبدیل نشود. با کمی دقت و زیرکی میتوانیم از ترفندهای القای حس کمیابی عبور کنیم و خریدی رضایتبخش را تجربه کنیم. فراموش نکنیم که کمیابی لزوما به معنی کیفیت بالاتر نیست. پیش از آنکه تسلیم فشار روانی تبلیغات شویم، به ارزش واقعی محصول و نیاز خودمان فکر کنیم. کمیاب بودن یک کالا میتواند هیجانانگیز باشد، اما هرگز نباید تنها دلیل انتخاب ما قرار گیرد. با کمی صبر، تحقیق و اعتماد به برندهای معتبر، میتوانیم از اصل کمیابی به عنوان فرصتی برای خرید هوشمندانه استفاده کنیم. دنیای بازاریابی پر از ترفندهای رنگارنگ است و اصل کمیابی هم یکی از آنهاست. در این مقاله دیدیم که چطور برندها میتوانند با محدود کردن عرضه ی واقعی یا القای حس کمیابی، تقاضا برای محصول خود را بالا ببرند. اما حواسمان باشد که فریب این زرق و برقها را نخوریم. تصمیمگیری عجولانه در مواجهه با تبلیغات فریبنده، میتواند حسرت خریدی ناموفق را برای ما به جا بگذارد. کمیاب بودن یک محصول، به معنی برتری ذاتی آن نسبت به سایر گزینهها نیست. با کمی صبر و تحقیق میتوانیم از هیجان کاذب کمیابی عبور کنیم و خریدی منطقی و رضایتبخش را رقم بزنیم. پس دفعه بعد که با تبلیغی با شعار «تعداد محدود» مواجه شدید، به جای تسلیم شدن، به ارزش واقعی محصول و نیاز خودتان فکر کنید. به خاطر داشته باشید، کمیابی میتواند کلید یک خرید هوشمندانه باشد، به شرط آنکه با آگاهی و درایت از آن استفاده کنیم. نگارنده: محمد مهدی منافی کارشناس ارشد مدیریت استراتژیک - کوچ توسعه فردی و کسب و کار - کوچ تخصصی فروش
|