09173367285
یک الگوی روانشناسی است که توسط دو روانشناس به نامهای دیوید دانینگ و جاستین کروگر در سال ۱۹۹۹ مطرح شد. این الگو بر اساس یک پدیده رفتاری است که نشان میدهد چگونه افرادی با تجربه و آگاهی کمتر، به خود واکنش نشان میدهند.
اثر دانینگ کروگر (Dunning-Kruger)
یک الگوی روانشناسی است که توسط دو روانشناس به نامهای دیوید دانینگ و جاستین کروگر در سال ۱۹۹۹ مطرح شد. این الگو بر اساس یک پدیده رفتاری است که نشان میدهد چگونه افرادی با تجربه و آگاهی کمتر، به خود واکنش نشان میدهند.طبق نظریه دانینگ کروگر، افرادی که مهارت و دانش کمتری در یک حوزه خاص دارند، به طور عمومی به خود ارزیابی بالاتری دست مییابند و به باور خود از دیگران برتری دارند. این میزان افتخار و اعتماد به نفس بیش از حد در افرادی که از دانش کمتری برخوردارند، به دلیل عدم آگاهی در مورد میزان دقت و صحت دانش خود است.به عبارت دیگر، افرادی که در یک حوزه خاص تجربه و دانش کمتری دارند، معمولاً قادر به درک میزان ناتوانی خود نیستند و به طور غیرمنطقی بیش از حد در مورد تواناییها و دانش خود فکر میکنند. با افزایش تجربه و آگاهی، شخص به تدریج متوجه میشود که چقدر دانش و تواناییهای واقعی خود را نمیشناسد و بیشتر به اندازهگیری خود و دیگران دقت میکند.
الگوی دانینگ کروگر در دو مرحله طی میشود:
۱- ناتوانی شناختی: در این مرحله، افراد با تجربه و دانش کم، به طور غیرقابل باور خود را ارزیابی میکنند و به باور خود بیش از حد اطمینان دارند. ۲- آگاهی از ناتوانی: با افزایش تجربه و آگاهی، افراد به تدریج متوجه میشوند که چقدر دانش و تواناییهای واقعی خود را نمیشناسند و از این نکته آگاه میشوند. بنابراین، اثر دانینگ کروگر به طور کلی نشان میدهد که افراد با دانش و تجربه کمتر، ممکن است به طور نامناسبی از تواناییها و دانش خود اطمینان داشته باشند و ازخود به عنوان فردی کارآزموده فریب بخورند. این الگو در بسیاری از حوزهها، از جمله تحصیلات، مهارتهای اجتماعی و تصمیمسازی، به کار میرود.
برای جلوگیری از اثر دانینگ کروگر و بهبود ارزیابی دقیق تواناییها و دانش خود، میتوانید اقدامات زیر را انجام دهید:
۱- افزایش آگاهی: آگاهی از وجود اثر دانینگ کروگر و شناخت آن میتواند ابتداییترین قدم برای جلوگیری از آن باشد. با مطالعه درباره این الگو و درک مکانیزم آن، میتوانید خودآگاهی بیشتری در مورد تواناییها و محدودیتهای خود پیدا کنید.۲- تحلیل خودانتقادی: به جای ارزیابی بیش از حد مثبت یا منفی از خود، سعی کنید به صورت موضوعی و منصفانه به تواناییها و ناتوانیهای خود نگاه کنید. این شامل تحلیل برداشتها، بازخوردها و نتایج واقعی است.۳- اعتراف به ناتوانی: شناخت نقاط ضعف و ناتوانیهای خود و اعتراف به آنها میتواند به شما کمک کند تا واقعیات تواناییها و محدودیتهای خود را بهتر درک کنید.۴- مشورت با دیگران: با صحبت کردن با افرادی که در حوزهای خاص تجربه و دانش بیشتری دارند، میتوانید دیدگاههای جدید و موثری را دریافت کنید. این کمک میکند تا مقایسهای موثرتر بین خود و دیگران داشته باشید.۵- تدریس و آموزش: با انتقال دانش و تواناییهای خود به دیگران، ممکن است متوجه شوید که چقدر دقیقاً چه مقدار از یک موضوع را میدانید. همچنین، در حین تدریس و آموزش ممکن است موارد جدیدی را یاد بگیرید و درک خود را از یک موضوع ارتقا دهید.۶- پذیرش و ادراک عدم کامل بودن دانش: ادراک از اینکه هیچکس نمیتواند در همه حوزهها کامل باشد و همیشه فرصتی برای یادگیری و بهبود وجود دارد، میتواند به شما کمک کند تا همواره در پیادهسازی خودآگاهی و بهبود مستمر باشید.به طور کلی، درک اثر دانینگ کروگر و تلاش برای ارزیابی دقیق تواناییها و محدودیتهای خود میتواند به شما کمک کند تا در مسیر بهتری پیش روید و از تواناییهای واقعی خود بهرهبرداری کنید. همچنین، بازخورد منصفانه و سازنده از افراد مورد اعتماد خود را قبول کنید و به آنها توجه کنید. پذیرش همیشگی برای یادگیری و بهبود مستمر نیز از اهمیت بالایی برخوردار است.
نگارنده: محمد مهدی منافی
کارشناس ارشد مدیریت استراتژیک-کوچ توسعه فردی و کسب و کار-کوچ تخصصی فروش